عــــاقبتــــــــــ پــر میشــــــود ایــن حــفره هـــــــا …
از من و تو ، از من و ما ، از شـــما …
یک نه ، ده نه ، صـد دهــــــــان دارد زمـــــــــین
عشق خوردن ، عشق بلعیدن بسی دارد زمـــــــــین …
- ۵ نظر
- ۱۳ آذر ۹۲ ، ۱۱:۴۷
عــــاقبتــــــــــ پــر میشــــــود ایــن حــفره هـــــــا …
از من و تو ، از من و ما ، از شـــما …
یک نه ، ده نه ، صـد دهــــــــان دارد زمـــــــــین
عشق خوردن ، عشق بلعیدن بسی دارد زمـــــــــین …
دیگر عاشقانه نمی نویسم ...
اگر نوشتم مخاطب خاص ندارد
چون کسی ارزش خاص بودن را ندارد ...
همیشه در حالی که…
یه عالمه حرف بیخ گلوت چسبیده
یه عالمه اشک توی چشماته
یه عالمه حسرت توی دلت تلنبار شده…
باید بگی : خب دیگه… واسه همیشه خدافظ
به حرمت نان و نمکی که باهم خوردیم...
نان را توببر که راهت دراز است و طاقتت کوتاه...
نمک را بگذار برای من میخواهم این زخم همیشه تازه بماند...
ﻭﻗﺘﯽ " ﻣﺠﺎﺯﯼ" ﺩﻝ ﺑﺴﺘﯽ
"ﻣﺠﺎﺯﯼ" ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪﯼ
ﻭ " ﻣﺠﺎﺯﯼ " ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪﯼ ...
ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ
" ﻭﺍﻗﻌﯽ " ﺩﻝ ﺑﮑﻨﯽ
" ﻭﺍﻗﻌﯽ " ﺑُـﻐﺾ ﮐﻨﯽ
ﻭ " ﻭﺍﻗﻌﯽ " ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻤﻮﻧﯽ
در "نقاشی هایم" تنهاییم را پنهان می کنم...
در "دلم" دلتنگی ام را...
در "سکوتم" حرف های نگفته ام را...
در "لبخندم" غصه هایم را...
دل من...
ﺍﻗﺎﭘﺴﺮﻱ ﮐﻪ ﻣﻴﮕﻲ " ﺩﺧـﺘﺮﺧــﻮﺏ " ﭘﻴﺪﺍ ﻧﻤﻴﺸﻪ :
ﺩﺧﺘﺮﺧﻮﺏ ﺗﺎﺩﻳﺮ ﻭﻗﺖ ﺗﻮ ﺧﻴﺎﺑﻮﻧﺎ ﻧﻤﻴﭙﻠﮑﻪ
و هر وقت و هرساعتی که تو اراده کردی نمیتونی ببینیش
دلم کمی خدا می خواهد...
دلم...
تمام شدن میخواهد
از آن تمام شدن هایی
که بشود نقطه سر خط.
چـند وقتـیست همـه دلگـیرند از مـن ...
دلـیل می خـواهند ...
مـدرک می خواهـند برای غـمگین بـودنم ...
برای نـاامید بـودنم ....برای تلـخ شدنم ....
صـــبر
کـــن ....کـات
مـــن دیـــگر بـــازی نـــمی کنم ؛دیـــگر نمـــی خــواهـــم
قـــهرمانایـــن قــصه بـــاشــم...قـــصه ای که پُـــراز
بـــدبخـــتی ســت
قـــهرمــان را از پـــا در مـــی آورد...خـــدایــا
کـــم آوردم
کـــات را بـــگو...
دختر خانمی که میگی با چند تا پسر دوستی و به این کارت افتخار میکنی...
دختر خانمی که به اتو
زدن و شماره گرفتن افتخار میکنی...
دختر خانمی که چپ چپ
نگاه کردن یه پسر و میری واسه دوستات تعریف میکنی
و دلت خوشه که دوستات به تو حسودیشون شده...
دختر خانمی که میگی از این سر خیابون تا اون
سر خیابون، برات صف کشیدن
وکیف میکنی....
آقا پسری که افتخارت اینه که جلو پای هر دختری ترمز میزنی بهت راه میده...
آقا پسری که دلت خوشه هر روز با یه رنگ دختر میری بیرون...
آقا پسری که دلت خوشه به موهای فشنت و فکر
میکنی دخترا بهت نه نمیگن...
بعله با شمام خوشحال نباش عزیزم جـــنــــس ارزون زیـــــاد مــشـــتــــری داره
"... تو چه معشوقهای هستی شب ها کنار من نیستی؟..."
لوآندره سالومه در پاسخ گفت:
"... تو چه فیلسوفی هستی که عشقو معادل تختخواب میدونی!!!..."
با تو هستم دختر ، ای کسی که هیچ
وقت دیگران حتی فیلسوف ها درک نکردن
روزت مبارک
دلخــــور که میشَـوم
بغـض میــکنم می آیم پشـت صفحـه ی مانیتــورم
کامنـت مینویسـم ُ صورتک میگــذارم
صورتکی که میخنـدد و
پشتـش قایم میشــوم
که فکـــر کنی میخنــدم و بخنـــدی...
اشکهایم میـــــــآیند
و من مدام با صورتک مجازی ام میخندم
خدایا.........
خواستم بگویم تنهایم
اما نگاهت.........لبخندت.....
مرا شرمگین کرد
چه کسی بهتر از تو
دَمَــــــــــــــــــــــــش گـــــــــــرم
بـــــــــــــــــــاران را مــــــــــــــــــــی گویم
به شــــــــــــانه ام زد و گــــــــــــفت:
خــــــــــــــــــــــــسته شـــــــــــــــدی ... ؟؟؟
امــــــــروز را تو اســــتراحت کن...
من به جــــــــــــایت مـــــــــــــی بارم