ارزش

دیگر عاشقانه نمی نویسم ...

اگر نوشتم مخاطب خاص ندارد

 چون کسی ارزش خاص بودن را ندارد ...

حسرت

همیشه در حالی که…
یه عالمه حرف بیخ گلوت چسبیده
یه عالمه اشک توی چشماته
یه عالمه حسرت توی دلت تلنبار شده…
باید بگی : خب دیگه… واسه همیشه خدافظ

نان...نمک

به حرمت نان و نمکی که باهم خوردیم...

 نان را توببر که راهت دراز است و طاقتت کوتاه...

 نمک را بگذار برای من میخواهم این زخم همیشه تازه بماند...

شوخی

ﻋﺸﻖ ﺗﻮ

 ﺷﻮﺧﻲ ﺯﻳﺒﺎﻳﻲ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺎ ﻗﻠﺐ ﻣﻦ ﮐﺮﺩ

ﺯﻳﺒﺎ ﺑﻮﺩ

 ﺍﻣّﺎ

... ﺷﻮﺧﻲ ﺑﻮﺩ

مجازی...واقعی

ﻭﻗﺘﯽ " ﻣﺠﺎﺯﯼ" ﺩﻝ ﺑﺴﺘﯽ

"ﻣﺠﺎﺯﯼ" ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪﯼ

ﻭ " ﻣﺠﺎﺯﯼ " ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪﯼ ...

ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ

" ﻭﺍﻗﻌﯽ " ﺩﻝ ﺑﮑﻨﯽ

 " ﻭﺍﻗﻌﯽ " ﺑُـﻐﺾ ﮐﻨﯽ

ﻭ " ﻭﺍﻗﻌﯽ " ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻤﻮﻧﯽ

ساده

در "نقاشی هایم" تنهاییم را پنهان می کنم...

در "دلم" دلتنگی ام را...

در "سکوتم" حرف های نگفته ام را...

در "لبخندم" غصه هایم را...

دل من...

دلم

دلم کمی خدا می خواهد...

دلم...

تمام شدن میخواهد

 از آن تمام شدن هایی

 که بشود نقطه سر خط.

نگران نباشید

چـند وقتـیست همـه دلگـیرند از مـن ...

دلـیل می خـواهند ...

مـدرک می خواهـند برای غـمگین بـودنم ...

برای نـاامید بـودنم ....برای تلـخ شدنم ....

صورتک مجازی

دلخــــور که میشَـوم

بغـض میــکنم می آیم پشـت صفحـه ی مانیتــورم

 کامنـت مینویسـم ُ صورتک میگــذارم

 صورتکی که میخنـدد و پشتـش قایم میشــوم
که فکـــر کنی میخنــدم و بخنـــدی...
اشکهایم میـــــــآیند

و من مدام با صورتک مجازی ام میخندم

همه کسم

خدایا.........

خواستم بگویم تنهایم

اما نگاهت.........لبخندت.....

مرا شرمگین کرد

چه کسی بهتر از تو

باران...

دَمَــــــــــــــــــــــــش گـــــــــــرم

بـــــــــــــــــــاران را مــــــــــــــــــــی گویم

به شــــــــــــانه ام زد و گــــــــــــفت:

خــــــــــــــــــــــــسته شـــــــــــــــدی ... ؟؟؟

امــــــــروز را تو اســــتراحت کن...

من به جــــــــــــایت مـــــــــــــی بارم

گناه...امید

ﺧﺪﺍﯾـــــــــــــﺎ

ﮔﻔﺘﻢ ﺩﺳﺖ ﺧﺎﻟﯽ ﺯﺷﺖ ﺍﺳﺖ، ﻣﻬﻤﺎﻧﯽ ﺭﻓﺘﻦ...

ﺩﺳﺖ ﭘُﺮ ﺁﻣﺪﻩﺍﻡ ...

ﺩﺳﺘﯽ ﭘُﺮ ﺍﺯ ﮔﻨـﺎﻩ

ﭼﺸﻤﯽ ﭘُﺮ ﺍﺯ ﺍﻣﯿـﺪ

ﺑﻤﺎﻧﻢ ﯾﺎ ﺑﺮﮔﺮﺩﻡ؟

همراه آخر

به دنبال ِ همراه ِ "اوّل" نیستم

این روزها اول ِ راه ، همه همراهند....

باید به دنبال ِ همراه ِ "آخر" گشت ...

 

زانو زدن

یادگرفتم

برای تنها پسری که زانومیزنم…

پسرم باشد...

آن هم برای بستن بند کفش هایش ...

خودم

گاهی آدم دلش میخواهد 

کفش هایش را در بیاورد 

و یواشکی 

نوک پا، نوک پا، از خودش دور شود 

دور 

دور 

دور ..