به حرمت نان و نمکی که باهم خوردیم...
نان را توببر که راهت دراز است و طاقتت کوتاه...
نمک را بگذار برای من میخواهم این زخم همیشه تازه بماند...
- ۰ نظر
- ۰۸ آذر ۹۲ ، ۱۹:۰۷
به حرمت نان و نمکی که باهم خوردیم...
نان را توببر که راهت دراز است و طاقتت کوتاه...
نمک را بگذار برای من میخواهم این زخم همیشه تازه بماند...
بانو
نمی یابمت؟؟
اما کنار تو گریه مرسوم است ...
مگر می توان پهلوی تو بود و شکسته نبود...
دود سیگارم را هزاران بار به آدمای این دنیای رنگارنگ ترجیح می دهم
کم رنگ است ولی چند رنگ نیس نیست...
محبت به نامرد ، کردم بسی
محبت نشاید به هر نا کسی
تهی دستی و بی کسی درد نیست
که دردی چو دیدار نامرد نیست
ارسالی از دوستان
مدتـــــهاســـــت
دلـــــم شــــروعـــــی تــــازه میخـــــواهـــــد
تو بیـــــا ...
مـــــرا دوبــــــاره آغــــازکـــــن ..
کــوک می کنـــم چشــمانم را بـــرای آمدنــت...
نمی آیـــــی ؛
و " مـــَن " برای همیشه خواب می مـــانم
پانوشت : آقاجونم بیا دیگه از این زندگی و آدماش خستم
بی ﺗـــــــــــﻮ ﺍﯾـﺴـﺘﺎﺩه ﺍﻡ
ﺭﻭﯼ ﭘـﺎﻫﺎی ﺧــــــــــــﻮﺩﻡ
ﻭ ﺩﺍﺭﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧـﮕـــــــــــﺎﻩ می ﮐﻨــــــــــــﻢ
ﮐـﻪ ﺣﺘـی ﺭﻭی ﺣــــــــــــﺮﻑ ﻫﺎی ﺧﻮﺩﺕ ﻫـــــﻢ
ﻧـمی ﺗـــــــــــﻮﺍﻧﺴتی ﺑـــــــــــﺎﯾستی ...
من یک دخترم!
بــدان “حــوای” کسی نـمی شـوم که به “هــوای” دیگری برود
تنهاییم را با کسی قسمت نــمی کنم که روزی تنهایم بگذارد …
روح خـداست که در مـــن دمیـده شده و احسـاس نام گرفته.
ارزان نمیفروشمشـــ!
آنان که جسم خود را
ارزشمندتر ازآن میدانند که هرچشمی بدان بی افتد،
بر مسند بالای فضیلت نشسته اند
کـــنــــار تو در بــــاران قدم می زنم
"چــتــر"برای چه؟
ــــــــــخیال که خیس نمی شودـــــــــــــــ
آنها که گفته اند : "دوری و دوستی"
یا طعم دوستی نچشیده اند ،
یا درد دوری نکشیده اند ... !!
چه اشتباه بزرگیست
تـلــخ کردن زندگیمان
برای کسی که در دوری ما
شیرینترین لحظات زندگیش را سپری می کند