من...قلم...تنهایی

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

به بعضیا که میگن بیا "هم قدم" بشیم باید گفت

عزیزم "هم قد" من نیستی که بخوای با هم "هم قدم" بشیم...

  • yagmur

زنـــــدانی تقویم شـــــــــــــده ام

هر روز ضربدر مـــــــــــــی زنم بر روی دیـــــــــــــــــــــــ ـوارش

البته نمی دانم تا کــــــــــــــی باید روز ها را ســـــــــیاه کنم

بیـــا دیـــگــر...

شایــد این آخـــرین ســالنــامــه ام باشـــد ...!

  • yagmur

چقدر تغییـــر زیباست اما متاسفانه...
بعضی ها عــــــوض میشوند....
بعضی ها عــــــوضـــــی ...
و بعضی ها هم عــــــوضـــــی تــــــــــــــــــر...

  • yagmur

تو زنــدگــیم

بیشـــتریــن دروغی که گفتم

ایـن کلمه اسـت

"
خوبم "

  • yagmur

خاطره نه سر دارد و نه ته ...

بی هوا می آید تا خفه ات کند

می رسد گاهی وسطِ یک فکر، وسطِ خیابان

 
سردت می کند ... داغت می کند....

رگِ خوابت را بلد است ....زمینت میزند...


خاطره تمام نمی شود ....تمامت می کند

  • yagmur

تنهایی یعنی یکی ر و از ته دل دوست داشته باشی


اما مطمئن با شی که اون دوستت نداره


تنهای یعنی همه عشقتو... زندگیتو پای یه نفر بذاری

 

اما اون به یه بهونه کوچیک...تنهات بذاره و بره...

  • yagmur

سـاعـتـهــا زیـر دوش مـیـنـشـیـنـی بـه کـاشـی هـای حـمـام خـیـره مـیـشـوی ...

غـذایـت را ســرد مـیـخـوری ...

نـاهـار را نـصـفـه شـب، صـبـحـانـه را شـ
ام

  • yagmur

در سینه‌ام دوباره غمی جان گرفته است

         « امشب دلم به یاد شهیدان گرفته است »


تا لحظه‌ای پیش دلم گور سرد بود


               اینک به یمن یاد شما جان گرفته است

  • yagmur

شاید میان این همه " نامردی " باید

شیطان را بستائیم  که " دروغ " نگفت

جهنم را به جان خرید

اما " تظاهر " به دوست داشتن آدم نکرد

  • yagmur

این روزها زیــــــــادی ساکت شــــــــــده ام
نمی دانــــــم چـــــــرا حرفــــــــهایم
به جـــــــــــــای گلو
از چشمهایم بیرون می آیند

  • yagmur

بچــه تــر از حــالا کــه بودیــــم

میگفتــــن خــــدا نــه مــی خوره ، نــه مــی پوشــه ، نــه منـــزل داره ..

کمــی بزرگتـــر که شدیــم

  • yagmur

چند روز پیش که تو خیابونای تهران راه میرفتم به ماشینای مدل بالا که توشون راحت نشسته بودن و پز میدادن نگاه میکردم که


یه امبولانس قبرستون از بغلم رد شد

رو شیشش نوشته بود :تاحالا فکر کردی اخرین مدل ماشینی که


سوار میشی چیه؟؟؟

زورنزن


مسافرخودمی  رفتم تو فکر تو دلم گفتم میدونم مسافر توام اونا هم میدونن؟؟؟؟

  • yagmur

آهســته بیا


چیــزی هم ننــویس


نــظر هم نگــذار


همــان که بخــوانــی بــس است


مــن به بــی‌محــلی های آدمــها عــادت دارم

  • yagmur

سرم را نه ظلم می تواند خم کند 

نه مرگ

نه ترس

سرم فقط برای بوسیدن دست های تو خم می شود مادرم


از اعماق وجودم اعتقاد دارم که هر روز، روز توست. ..

 

پ.ن : منتظر روزیم که دستانت رو ببوسم مادرم فاطمه س

  • yagmur

دلم می گیرد ... وقتی می بینم او هست ...

 من هم هستم ...

اما " قسمت" نیست ...

  • yagmur